ویویدکس/اخبار و مقالات/3 بازیگر زن ایرانی که ازسینما وارددنیای نویسندگی وادبیات شدند

سه بازیگر زن ایرانی که از سینما وارد دنیای نویسندگی و ادبیات شدند

بازیگری را می‌توان یکی از جذاب‌ترین مشاغل دنیا دانست، به‌خصوص وقتی در بین جوانان علاقه‌مندان بسیاری دارد. اما مثل این‌که نویسندگی هیجان‌انگیزتر از بازیگری است که بعضی از بازیگران را وسوسه کرده تا دست به قلم شوند. در چند سال اخیر شاهد بوده‌ایم که بازیگران اعم از زن و مرد وارد دنیای ادبیات شده‌اند که البته در این میان حضور خانم‌ها پررنگ‌تر از آقایان بوده است. این حضور در شاخه‌های متفاوت ادبیات، مثل رمان و داستان کوتاه، نمایشنامه، ترجمه و چاپ و نشر شعر بوده است.

نیکی کریمی و ترانه علیدوستی دو شاهد مثال خوب از حضور در وادی ترجمه هستند که البته نام هر کدام به تنهایی باعث افزایش فروش آن کتاب هم شده است و یا کسانی مثل اندیشه فولادوند، افسانه بایگان و الهام پاوه‌نژاد، دفتر اشعار خود را به چاپ رسانده و طرفداران خاص خود را دارند. البته که این حرکت بازیگران، موافقان و مخالفان خود را به‌خصوص در دنیای ادبیات دارد ولی ما در این مقاله به دور از هر داوری به معرفی سه بازیگر زن ایرانی پرداخته‌ایم که دنیای رمان و داستان کوتاه را تجربه و موفقیت‌هایی را هم کسب کرده‌اند.

 

۱. فلامک جنیدی

فلامک جنیدی را به‌عنوان بازیگر، به‌خصوص در سریال‌های طنز مهران مدیری دیده‌اید. اما شاید ندانید که جنیدی به نویسندگی هم علاقه داشت و در کنار بازیگری می‌نوشت. از او چند مجموعه کتاب چاپ شده است. در این مقاله ضمن معرفی فلامک جنیدی به بررسی کتاب‌های چاپ شده‌اش پرداخته‌ایم.

فلامک جنیدی

فلامک جنیدی متولد ۱۴ بهمن ۱۳۵۱ مشهد است. دو خواهر و یک برادر دارد و سوم دبیرستان بود که تصمیم گرفت روزی بازیگر شود. او فارغ‌التحصیل رشته‌ی نمایشنامه‌نویسی از دانشکده‌ی هنر و معماری تهران است. جنیدی مدتی روزنامه‌نگار بود و در صفحه‌ی هنری روزنامه‌ی آفرینش درباره‌ی تیاتر یادداشت و نقد می‌نوشت. در رادیو، نمایش‌نامه‌نویسی می‌کرد اما سال ۱۳۷۷ وارد بازیگری شد و از نوشتن کم‌کم دور شد. او کار خود را با بازی در سریال‌های طنز مهران مدیری آغاز کرد. جالب است بدانید که جنیدی با رامین ناصرنصیر هم‌دانشگاهی بود و توسط وی به مهران مدیری معرفی شد. اولین کار تصویری‌ او ایفای نقش در جنگ ۷۷ بود به این ترتیب جنیدی در ۲۶ سالگی بدون تجربه حرفه‌ای وارد قاب تلویزیون شد و این همکاری با مدیری در سریال‌هایی چون ببخشید شما، جایزه‌ی بزرگ، بدون شرح، شب‌های برره و… ادامه پیدا کرد. البته جنیدی با بازی در فیلم اینجا چراغی روشن است اثر رضا میرکریمی ثابت کرد که در حوزه‌ی درام هم بازیگر توانمندی است. شبانه‌روز، پسر تهرونی و ورود آقایان ممنوع از جمله کارهای سینمایی فلامک جنیدی بود که در آن‌ها به‌خوبی درخشید.

نخستین کتاب وی با عنوان جایی به نام تاماساکو توسط نشر چشمه در سال ۹۰ به چاپ رسید و همان سال کاندید بهترین کتاب سال جایزه‌ی گلشیری شد. دومین کتاب را با عنوان چرک که یک رمان است، نشر چشمه در سال ۱۳۹۵ منتشر کرده ‌است. فلامگ جنیدی سال‌هاست با آیدین پوری، پسر احمد پوری نویسنده‌ی سرشناس ایرانی ازدواج کرده است. این زوج در سال ۹۷ صاحب دو فرزند دوقلو به‌نام‌های حنا و میلان شدند. آن‌ها به دلیل کار و حرفه‌ی آیدین پوری چند سالی است که به کشور انگلستان مهاجرت کردند و در شهر اسکاتلند زندگی می‌کنند.

 

جایی به نام تاماساکو

جایی به نام تاماساکو، عنوان مجموعه داستان‌های کوتاهی است به قلم فلامک جنیدی که در ۸۵ صفحه به نگارش درآمده و توسط نشر چشمه در سال ۹۰ به چاپ رسیده است و همان سال کاندید بهترین کتاب سال جایزه‌ی گلشیری شد.

این کتاب شامل چند داستان کوتاه به نام‌های، گوشواره‌هایی با نگین فیروزه، جای خوش قاب عکس‌ها روی دیوار، همه‌شان هستند، جومپا لاهیری، سام شپارد، رضا قاسمی و بقیه، مراقبت از خود در برابر چیزهای آسیب‌رسان، چیزی از قلم نیفتاده؟ گربه‌های شهر من هر روز زیادتر می‌شوند و جایی به نام تاماساکو می‌شود.

فلامک جنیدی

 

همه‌ی داستان‌ها دارای فضایی آپارتمانی و همسو با تنهایی و درگیری با زندگی مدرنیته و دل‌مشغولی‌های زنی روشن‌فکر هستند. مثلا در داستان اول این مجموعه با عنوان گوشواره‌هایی با نگین فیروزه که از زاویه دید سوم شخص نوشته شده درباره‌ی زنی می‌خوانیم که پس از اتمام رابطه‌ای عاشقانه با مردی به نام رامین زندگی‌اش بهم ریخته و آشفته شده است. او در یک شب به میهمانی دعوت می‌شود و تصمیم می‌گیرد گوشواره‌های فیروزه‌ی یادگاری رامین را به گوش کند اما گوشواره‌ها سنگین هستند و گوش را اذیت می‌کنند. پس از پایان مهمانی گوش زن زخم می‌شود ولی گوشواره در گوشت گیر کرده و نه خودش و نه کس دیگری توانایی خارج کردن آن را ندارد. او پس از چند روز سعی می‌کند به آن‌ها عادت کند و هیچ‌وقت از گوشش درشان نیاورد. گوشواره‌ی لاجوردی با همه‌ی زخم و آزار و سنگینی‌اش نماد خاطرات دردناکی هستند که زن به هیچ صورت نمی‌تواند آنها را از خود دور کند و سر آخر هم ترجیح می‌دهد که با همان خاطرات آزاردهنده و دردناک به زندگی‌اش ادامه دهد.

فلامک جنیدی

چرک

چرک، عنوان دومین کتاب چاپ شده و اولین رمان فلامک جنیدی است که در سال ۹۵ توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است. جنیدی این‌بار هم با انتخاب یک زن و از دریچه‌ی نگاه او به روایت قصه‌اش می‌پردازد. این رمان، درباره‌ی زنی است که معلم زبان است زنی که با تمام سختی‌های دنیای معاصر به دنبال معنای زندگی می‌گردد. این زن از گذشته‌ی خود به نوعی فرار کرده و به طبقه‌ی ششم آپارتمانی پناه برده با عادات و سواس‌های خود به تنهایی زندگی می‌کند  و تلاش می‌کند در جامعه‌ای نامهربان از هویت خودش، از تنهایی‌اش و از روحش مراقبت کند. اما سیر حوادث جوری دیگر است.

 

۲. بهاره رهنما

بهاره رهنما هم از معدود بازیگرانی است که علاوه ‌بر بازیگری دستی بر قلم دارد و تاکنون موفق به چاپ چندیدن جلد از کتاب‌هایش شده است. او نویسندگی را با وبلاگ‌نویسی آغاز کرد. رهنما در یکی از گفتگوهایش در خصوص علاقه‌اش به نویسندگی گفته است که:

«من ‌به‌‌طور همزمان بازیگری و نویسندگی را شروع کردم و تا به‌ حال حدود ۱۰ کتاب نوشته‌ام و در جراید و مطبوعات هم داستان‌های کوتاهی را به‌ثبت رسانده‌ام. در چهارده‌سالگی و با آشنایی با عباس معروفی که‌ از دوستان پدرم بود رقیب تازه‌ای برای این عشق کودکی (بازیگری) پیدا شد و آن هم نوشتن داستان بود، رقیبی که وقتی از سی‌سالگی گذر کردم کم‌کم جایش را در دلم بیشتر از بازیگری باز کرد، حالا راحت می‌دانم که اگر قرار باشد بین این‌دو برای همیشه یکی را انتخاب کنم، بی‌هیج تردیدی نوشتن را برمی‌گزینم. من یک آدم دوشغله‌ و تنها کسی در حوزه‌ی سینما و ادبیات هستم که هر دو کار را به‌طور هم‌زمان آغاز کرده‌ام.»

بهاره رهنما

اما کار نوشتن، از همان سال‌های دبیرستان و نوشتن انشاء و نامه‌های دخترکان هم‌کلاسی شروع شد و در سال هفتاد با قرار گرفتن در محیط دانشکده‌ی ادبیات نوشتن داستان ‌کوتاه برایم جدی‌تر شد. سال هشتاد با جعفر مدرس صادقی، نویسنده رمان محبوبم، گاوخونی آشنا شدم و داستان‌هایی را که در طول سال‌ها نوشته بودم برای بازخوانی به ایشان سپردم. داستان‌نویسی وارد مقوله‌ی جدی و پیگیری برایم شد و بعدها در کلاس مدرسانی چون حسین آبکنار و حسن شهسواری و چندین کارگاه آزاد داستان‌کوتاه و رمان شرکت کردم و در مجلات اصلاح طلب آن دوران مانند شرق، کارگزاران، زنان، مهر، اعتماد و اعتماد ملی داستان و مقاله می‌نوشتم. همکاری مداومم در عرصه‌ی مطبوعات از ده‌ سال پیش با هفته‌نامه‌ی پر تیراژ چلچراغ آغاز شد و از هشت‌سال پیش وبلاگ‌نویسی کرده‌ام در وبلاگم به نام ماه هفت‌شب که در آن گاهی جز مطالب روز‌نوشت، قطعاتی از شعرها یا یکی از داستان‌هایم را می‌گذاشتم. سال هشتاد و شش اولین مجموعه داستان را به‌نام چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس، به نشر چشمه سپردم که سال هشتاد و هشت چاپ شد  و در عرض سه سال به چاپ پنجم رسید. بعد از این کتاب در نشر حوض‌نقره، مجموعه‌ای منتخب از وب‌نوشت‌هایم به همان نام وبلاگ چاپ کردم، به‌نام ماه هفت شب که به چاپ دوم رسیده است.

بهاره رهنما، متولد ۱۰ آذر ۱۳۵۲ اراک و همسر سابق پیمان قاسم‌خانی نویسنده‌ی مشهور سینما است. این زوج دختری به نام پریا قاسم‌خانی دارند. رهنما فارغ‌التحصیل ادبیات نمایشی و فوق لیسانس حقوق قضایی از دانشگاه آزاد است. او برای اولین‌بار با یک فیلم اکشن به‌نام افعی به سینما‌ آمد. سپس با همسر سابقش (پیمان قاسم خانی) در فیلم عاشقانه بازی کرد. سپس در سال ۱۳۸۰ با بازی در فیلم نان و عشق و موتور هزار دنیای طنز در سینما را تجربه کرد که نشان از توانایی او در زمینه‌ی فیلم‌های کمدی داشت. اما شاید بازی در فیلم گاوخونی ساخته بهروز افخمی یکی از بهترین فرصت‌ها برای نمایش توانایی‌هایش باشد.

بهاره رهنما

 

چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس

چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس، مجموعه ای است از یازده داستان کوتاه اثر بهاره رهنما بازیگر سینما و تلویزیون. شاخص‌ترین ویژگی این مجموعه را می‌توان غلبه‌ی زنانگی بر تمامی جوانب گوناگون آن دانست. وجود روحی زنانه که در زبان و لحن و دغدغه‌ی همه‌ی داستان ها جاری است.راوی در هشت داستان از یازده داستان این مجموعه اول شخص است و در شش داستان، این راوی اول شخص مونث است. این مجموعه دربردارنده داستان‌هایی است که رهنما از سال ۱۳۷۰ نوشته است.

 

ماه هفت شب

ماه هفت شب، عنوان کتاب دیگری از بهاره رهنما است. این کتاب نمونه‌ای از وب‌نوشت‌هایی است که به صورت کتاب در آمده و حتی شاید بشود به‌عنوان دل‌نوشت و یاداشت‌های یک بازیگر، آن‌را در نظر گرفت. رهنما در مقدمه‌ی این کتاب از دغدغه‌های خود درباره‌ی نوشتن در وبلاگ شخصی‌اش می‌گوید و این که چطور بعد از انتشار احساساتش در وبلاگ‌اش قضاوت شده و بازخوردهایی داشته که گاهی از نوشتن منصرف شده است. اما دوباره شروع کرده و با قدرت ادامه داده است. تا امروز توانسته حاصل ۹ سال وب‌نوشت خود را به پیشنهاد یک انتشارات، به صورت کتاب درآورد و بتواند به خوانندگان عرضه کند.

رهنما در مصاحبه‌ای درباره‌ی این کتاب گفته: «۹ سال است که وبلاگ مى‌نویسم. بعد از دو سال اول آن‌قدر برخوردهاى غریب و غیرعادى دیدم که رفتم و وبلاگم را بستم و البته باز خیلى زود روحیه‌ى مبارزه‌جویم آمد سراغم و بهم گفت که نباید میدان را خالى کنم! چه میدانى؟ میدان دنیاى مجازى، مى‌دانى که تو را حول محور خودت آن‌قدر چرخ مى‌دهد تا گاهى با سرگیجه بخورى زمین و گاهى هم از توان خودت متعجب شوى. مى‌دانى که تو خالق زوایا و قوانین آن هستى و به نوعى حتى تصمیم‌گیرنده در مورد همه‌ى عابرانى که به میدان تو مى‌آیند و پیغامى مى‌گذارند و مى‌روند یا اهلى آن میدان مى‌شوند و سال‌ها دیگر نمى‌توانند از سر زدن هر روزه به میدان تو اجتناب کنند.

بهاره رهنما

 

مالیخولیای محبوب من

مجموعه داستان‌های کوتاه مالیخولیای محبوب من، اثر بهار رهنما از هفت قصه تشکیل شده که در سال ۹۱ توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. همه‌ی داستان‌های این مجموعه با یک خط درونی و تم اصلی فراموشی، به‌هم متصل هستند و درباره‌ی زن‌های ایرانی است که مجبورند به دلیل تربیت عاطفی که از کودکی همراهشان است، از ارتباط عاطفی و داستان‌های عاشقانه جدا شوند. نویسنده یکی از مهم‌ترین دلایلش را برای نوشتن این اثر، دخترش دانسته و بیان نموده: «این کتاب برای دخترم و دختران ایرانی است، زیرا دوست دارم در نسل بعدی، زنان قدرتمندتری به لحاظ عاطفی و اجتماعی نسبت به زنان امروزمان ببینم که می‌توانند پا به پای مردان از چالش‌های عاطفی عبور کنند.

به اعتقاد نویسنده، این اثر می‌تواند از جایگاه روان‌شناختی یا حتی آسیب‌شناسی اجتماعی مفید واقع شود زیرا زنان باید بدانند که برای زندگی در جهان امروز باید قوی‌تر از پیش باشند. به همین خاطر سعی کردم در این اثر، زنانی را متفاوت با آن‌چه که امروز می‌بینیم، به نمایش بگذارم.»

داستان‌های کتاب عبارتند از اردک زرد، چشم‌هایی که مال توست، فلامینگو، اعتراف یک عشق، عروس شماره دو!، باد می‌آید با بوی تو، مالیخولیای محبوب من، این تابستان فراموشت کردم.

 

۳. مرجان شیرمحمدی

مرجان شیرمحمدی نخستین اثر داستانی‌اش را در سال ١٣٨٠ با عنوان بعد از آن شب منتشر کرد که برنده‌ی جایزه‌ی گلشیری شد. مرجان شیرمحمدی متولد ۴ فروردین ۱۳۵۲ در تهران است. او همسر بهروز افخمی کارگردان است.

شیرمحمدی به مدرسه‌ی تیاتر سمندریان رفت و در ۱۳۷۵ وارد عرصه‌ی بازیگری شد. از وی سه رمان و دو مجموعه داستان به چاپ رسیده ‌است و برای اولین کتاب خود برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال بنیاد گلشیری شد. تا کنون دو فیلم بلند سینمایی از داستان‌های او ساخته شده ‌است. دیشب باباتو دیدم آیدا به کارگردانی رسول صدرعاملی از داستان بابای نورا و آذر، شهدخت، پرویز و از داستانی به همین نام، به کارگردانی بهروز افخمی. همچنین خانه‌ی فرهنگ‌های جهان در کشور آلمان از این نویسنده تجلیل کرده‌ است و یکی از داستان‌های وی به زبان آلمانی ترجمه شده‌ است. شاید بتوان شیرمحمدی را فعال و جدی‌ترین بازیگر زن دانست که در حیطه‌ی رمان و داستان کوتاه فعالیت می‌کند.

مرجان شیرمحمدی

خانه‌ی لهستانی‌ها

رمان خانه‌ی لهستانی‌ها، اثر مرجان شیرمحمدی است که توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است. شیرمحمدی در این کتاب به سراغ آدم‌هایی رفته که ساکن خانه‌ای بزرگ در جنوب تهران هستند. خانه‌ای بازمانده از سال‌های دور. داستان در زمان پهلوی دوم می‌گذرد و قصه‌ی آدم‌ها و رازهایی که هر کدام در سینه خود دارد موضوعی می‌شود برای روایت نویسنده.

نویسنده در مصاحبه‌ای گفته است این قصه را تحت تأثیر ماجراهای هاکلبری فین نوشته است، از زبان پسربچه‌ی چهارده ساله‌ای که داستان دوران ده سالگی‌اش در خانه لهستانی‌ها را بیان می‌کند. زمانی که به همراه مادر و خاله و مادربزرگش در خانه‌ای واقع در محلات جنوبی تهران به همراه چند خانواده‌ی دیگر زندگی می‌کرد. داستان که از نظر زمانی در دوره پهلوی دوم می‌گذرد، تمرکزش بیشتر بر روی دنیای زنان، روایت گذشته و دغدغه‌ها و ترس‌ها و شیوه تصمیم‌گیری آن‌هاست. خانه‌ی لهستانی‌ها مملو از تکه‌های احساسی و روایی است که در آن‌ها می‌توان ردپای هراس از رها شدن در دل شهر را درک کرد. قصهای از زن‌هایی که این خانه دنیای شخصیشان است و اگر کسی به این دنیا تعدی کند سرنوشت چندان خوبی در انتظارش نیست.

 

آذر، شهدخت، پرویز و دیگران

کتاب آذر، شهدخت، پرویز و دیگران نوشته‌ی مرجان شیرمحمدی که توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است. داستان کتاب درباره‌ی همسر خانه‌دار یک بازیگر مشهور سینما است که در آخرین فیلم او با وی همبازی می‌شود. این بازی توجه منتقدان را به همراه داشت که منجر به حسادت همسرش می‌شود. تا آنجا که روابط صمیمانه آنها تیره شده، زن قهر می‌کند و به باغچه‌ی خانوادگی دماوند می‌رود. این شرایط با بازگشت دخترشان به ایران دستخوش تحولاتی می‌شود.

بهروز افخمی در سال ۱۳۹۲ از کتاب آذر، شهدخت، پرویز و دیگران، فیلمی با همین عنوان ساخت.

 

 یک جای امن

کتاب یک جای امن، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه مرجان شیرمحمدی است. داستان‌هایی خواندنی تحت عناوین خواستگاری، مهمان، توکا، کاروان‌سرا، زیرزمین، کافه و یک جای امن.

هر یک از داستان‌های این مجموعه، روایت‌هایی جذاب با مضمون تنهایی و عشق و دلداگی است. به‌عنوان مثال در داستان خواستگاری، شخصیت اصلی داستان، آقای نوری، مردی چهل و پنج ساله است که به تنهایی زندگی می‌کند. او در یک درمانگاه، تزریقات می‌کند. در این درمانگاه، دوست و همکاری به نام  محمود آقا دارد که به عنوان آبدارچی، کار می‌کند. راحله، دختر محمود، دختری لاغر‌اندام، با قدی بلند و صورتی سرشار از آثار آبله است و تاکنون ازدواج نکرده و در خانه‌ی پدرش زندگی می‌کند. محمود آقا، مدام از نوری می‌خواهد تا به خواستگاری راحله آمده و با او ازدواج کند. اما نوری هر بار، از پاسخ دادن به این درخواست، طفره می‌رود و آن را رد می‌کند تا این‌که تصمیمی تازه برای خود و زندگی‌اش می‌گیرد و البته با ماجراهایی پر فراز و نشیب رو‌به‌رو می‌شود.

 

این یک فصل دیگر است

کتاب این یک فصل دیگر است، اثر مرجان شیر محمدی توسط انتشارات مرکز در ۱۴۶ صفحه به چاپ رسیده است. کتاب درباره‌ی مردی میان‌سال به نام عماد است که در یک خانه‌ی خیلی بزرگ و قشنگ قدیمی به تنهایی زندگی می‌کند. عماد خانه را برای فیلم‌برداری کرایه می‌دهد. البته قرار است خواهرانش به زودی به ایران بیایند و خانه را برای فروش بگذارند و به هر کس سهم خودش را بدهند.

فصل‌های کتاب به دو دسته تقسیم می‌شوند. یک، فصل‌هایی که در زمان حال جریان دارند و زندگی فعلی عماد را بررسی می‌کنند و دو، فصل‌هایی که مربوط به گذشته و عشق قدیمی عماد هستند.

مرجان شیرمحمدی

بعد از آن شب

بعد از آن شب، مجموعه‌ی ۱۳ داستان‌ کوتاه به قلم مرجان شیرمحمدی است. کتابی که جایزه‌ی بهترین مجموعه داستان اول سال ۱۳۸۱ از بنیاد گلشیری را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورد. موضوع اصلی این مجموعه داستان‌ها دلباختگی است. نثر کتاب ساده و صمیمی است و داستان‌ها در فضایی رئال (واقعی) می‌گذرند. داستان‌ها به نوعی روایت تنهایی انسان معاصراند. انسان‌هایی که مسئله‌ی ارتباط برایشان به مسأله‌ای پیچیده تبدیل شده است. داستان‌های کتاب عبارتند از زن گرجی؛ یک برش از کیک؛ کامواهای رنگی؛ آپارتمان؛ مسافر؛ یک عدد قبل از خواب؛ روسری حریر؛ سیزده به در؛ بوی توت فرنگی؛ سانس آخر؛ بعد از آن شب.


ماخوذ از آخرین خبر